مهارت های ارتباطی و اهمیت آن در خانواده و زندگی مشترک
در این مقاله سعی می کنیم به زبان ساده بیات کنیم ؛ منظور از مهارت های ارتباطی چیست و اهمیت مهارتهای ارتباطی در خانواده و زندگی مشترک کدامند
کسب مهارتهای ارتباطی کلامی با همسر، نیازمند آموزش و آگاهی است. نداشتن مهارت گفتگو یکی از اصلیترین علتهای به وجود آمدن اختلافات زناشویی است. حتی اگر فقط یکی از زوجین دارای مهارتهای کلامی مناسب باشد، میتواند از بسیاری از کشمکشهای زندگی زناشویی جلوگیری کند و یا به حل آنها کمک کند.
مهارتهای کلامی باعث پیشرفت فرد در ابعاد دیگر زندگی نیز میشوند؛ به عنوان مثال کسی که مهارتهای کلامی را میشناسد، در محیطهای کاری نیز پیشرفت بیشتری خواهد داشت. کسی که قابلیت تکلم داشته باشد حتماً در زندگی در مکانها و شرایط مختلف وارد گفتگو با افراد متفاوتی میشود. هر فردی در طول روز درگیر گفتگوهای متعددی میشود؛ حتی کسی که درگیر هیچ گفتگویی با همسرش نمیشود، ممکن است در حال پیام دادن باشد که خود نوعی گفت و گو است.
پس خود گفتگو نکردن نیز شکلی از گفتگو کردن است. بنابراین ارتباط کلامی و غیر کلامی هر کدام میتوانند پیامهای مجزایی داشته باشند، به همین دلیل یادگیری مهارتهای ارتباطی ضروری است. یکی از معضلات اصلی در گفتگوهای زوجین این است که پیامی که فرد قصد انتقال آن را دارد لزوما همان پیامی نیست که ارسال میکند و پیام دریافت شده لزوما همان پیامی نیست که ارسال میشود.
فهرست
مهارت های ارتباطی چیست
مهارت های ارتباطی به فرآیندی گفته میشود که در آن فرستنده و گیرنده هر دو در جا به جایی یک پیام نقش داشته باشند و بتوانند به درستی ارتباط برقرار کنند. این فرآیند ممکن است مشکلات زیادی داشته باشد که از رایجترین آنها میتوان به بد تفسیر شدن منظور فرستنده، توسط گیرنده اشاره کرد.
در چنین حالتی گیرنده دچار سردرگمی خواهد شد و فرصت فرستنده برای برقراری ارتباط از بین خواهد رفت. به طور کلی ارتباط میان دو شخص زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که فرستنده توانایی رساندن منظور خود را داشته باشد و گیرنده نیز به صورت متقابل، با داشتن شناخت کافی از فرستنده، نتیجه دلخواه او را از پیام ارسالی، دریافت کند.
به بیان سادهتر، مهارت در ایجاد ارتباط، فرآیندی است که در آن اطلاعات از فرد فرستنده به فرد گیرنده منتقل شده به نحوی که پیام برای هر دو نفر واضح و قابل فهم باشد. اگر فردی پیام شما را به طور شفاف دریافت کرده و نتیجهای که شما انتظارش را داشتید را از پیام شما بگیرد، شما در واقع توانستهاید افکار و ایدههای خود را به صورت موفقیت آمیز به شخص دیگری منتقل کنید. همچنین عدم داشتن توانایی کافی برای رساندن منظور به گیرنده پیام، باعث شکست ارتباط شده و پیامدهای منفی در زندگی شخصی و حرفهای شما خواهد داشت. در اصل، مهارتهای ارتباطی به مجموعه مهارتهایی گفته میشود که شخص با داشتن آنها میتواند با دیگران بهگونهای ارتباط برقرار کند که نتیجه آن رفتارهای مثبتی را از طرف شخص گیرنده در پی داشته و از بروز واکنش های منفی جلوگیری کند.
اهمیت مهارت های ارتباطی
با وجود افزایش اهمیت دستیابی به مهارت های ارتباطی در جهان امروز، هنوز هم بسیاری از افراد اهمیت این مهارتها را درک نکرده و انگیزه ای برای فراگیری آنها، نشان نمی دهند. همین موضوع باعث میشود که این گونه افراد قادر به انتقال افکار و ایدههایی که در سر دارند نباشند و با ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، امکان رقابت در فضاهای کاری و تحصیلی ممتاز را از دست داده و مسیر پیشرفت حرفهای خود را برای همیشه ببندند.
اینكه دیگران بتوانند پیامهای شما را به طور شفاف، دقیق و موفقیت آمیز دریافت كنند، برای برقراری ارتباط مثبت، امری بسیار مهم و ضروری است. برای دستیابی به مهارتهای ارتباطی، شما ابتدا باید پیامی که قصد انتقال آن را دارید، به خوبی انتخاب کرده و بشناسید.
لازم است پیامتان را در ذهن خود مرور کرده و فکر کنید که مخاطب شما با شنیدن آن چه واکنشی نشان خواهد داد. همچنین شما باید مخاطب خود را نیز بشناسید و با توجه به این شناخت، تصمیم بگیرید که پیامتان را باید چگونه بازگو کنید تا مخاطب متوجه منظور شما شود. برای برقراری یك ارتباط خوب، شما باید موقعیت، شرایط فرهنگی و شرایط محیطی كه فضای صحبت شما را در برگرفته است را به خوبی بسنجید و سپس پیام خود را انتقال دهید.
مهارتهای ارتباطی در خانواده
بسیاری از جدالها و اختلافات خانوادگی بر اثر نداشتن مهارت های ارتباطی به وجود میآید. مثل درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور یک فرد به دیگر افراد خانواده. همین مسئله موجب بروز مشکلات بسیار زیادی در محیط خانواده میشود. به خصوص برای زوجهای جوان و تازه ازدواج کرده که شناخت کاملی از همسر خود و خانواده او ندارند، اغلب در سالهای اولیه ازدواج ممکن است مسائل کوچک بین آنها باعث به وجود آمدن جدال شود. حالا چگونه باید از پس این اختلافات برآمد و راه یک ازدواج موفق را پیش گرفت؟
سعی کنید به جای استفاده از کلمات تو و شما، جملات خود را با واژه من شروع کنید
شروع کردن جملات با واژه من باعث میشود که طرف مقابل حرف شما را بهتر بپذیرد. این موضوع در حالی است که استفاده از کلمات تو و شما در ابتدای جمله باعث میشود طرف مقابل نسبت به حرفهای شما گارد بگیرد و به راحتی نتوانید منظور و مقصود خود را به او بفهمانید و اختلافات را کنار بگذارید. به عنوان مثال؛ به جای گفتن “تو هرگز به من توجه نمیکنی” بگویید “من دوست دارم توجه بیشتری به من نشان بدهی”. این موارد مثالهایی از بهبود مهارت های ارتباطی است.
- سعی کنید تا جای ممکن از کلماتی مثل همیشه و هرگز استفاده نکنید
این واژهها بیش از اندازه قدرتمند هستند و حتی اگر شما بخواهید مسالمتآمیز و منطقی وارد بحث شوید، با گفتن جملاتی مثل هیچ وقت در کارهای خانه به من کمک نمیکنی یا هرگز مرا دوست نداشتهای، ناخواسته باعث عصبانی شدن طرف مقابل میشوید؛ زیرا این جملات در اکثر مواقع حقیقت ندارند و طرف مقابل سریعاً شروع به تکذیب آنها خواهد کرد و بحث از مسیر اصلی خود فاصله میگیرد. البته استفاده از این واژهها عموماً در جهت تاکید بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و منظور واقعی شخص نیست؛ اما پیامدهای استفاده از جملات این چنینی بزرگتر از تصور ما خواهند بود و نشان از ضعف مهارت های ارتباطی ما دارد.
- رشته کلام طرف مقابل را پاره نکنید
طبیعی است که در هنگام عصبانیت، وقتی حرف مخالف نظر خودمان را میشنویم، به سرعت میان حرف طرف مقابل بپریم و شروع به حرف زدن کنیم؛ اما باید توجه داشت که با قطع کردن صحبت کسی، به او این احساس را میدهیم که حرفش ارزشی ندارد و کسی حاضر نیست به نظر او گوش کند. این مسئله موجب عصبانیت او شده و راههای بحث منطقی را میبندد. همچنین با میان حرف کسی پریدن، در واقع فرصت کامل شنیدن حرف او را از خود میگیرید و ممکن است شتاب زده نتیجهگیری کنید، بدین ترتیب مهارت های ارتباطی شما خدشه دار خواهد شد. حتی اگر احساس میکنید حرف شخص مقابل غیر منصفانه است، باز هم به او فرصت دهید تا تمام اعتراضات و طرز تفکر خود را بیان کند و سپس شروع به صحبت و نتیجهگیری کنید. در این شرایط فردی که با او وارد بحث شدهاید، احساس کم ارزشی نخواهد کرد و او نیز با احترام بیشتری به صحبتهای شما گوش خواهد داد.
مهارت کلامی بین زوجین
بررسی زوجین مختلف که در زندگی مشترک خود موفق یا ناموفق بودند، نشان میدهد که چگونگی ارتباط و داشتن مهارت های ارتباطی، یکی از مهمترین عواملی است که یک زندگی را موفق یا ناموفق میسازد. زندگی مشترک همواره با پیچیدگیها و مشکلات متعددی روبرو است. گاهی این مشکلات موجب درگیری و جدال بین زوجین شده و کار را به طلاق و جدایی میکشانند. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که یکی از عوامل مشکل ساز بین زوجین، اختلال در برقراری ارتباط و فهمیدن منظور یکدیگر است.
فرآیند تفهیم و تفاهم، یکی از اجزاء بزرگ زندگی مشترک بوده که فرق بین یک زوج موفق و ناموفق را میسازد. خوشبختانه توانایی برقراری ارتباط مؤثر، مهارتی نیست که به استعداد ذاتی مربوط باشد. صحیح است که گاهی بعضی افراد خوش صحبتتر از بقیه به نظر میرسند و ممکن است تصور کنید که به طور ژنتیکی این مهارت را دارند؛ اما یادگیری مهارتهای ارتباطی جز مواردی است که هر شخص به مرور زمان و با خواست و تلاش خود به آن دست خواهد یافت. در یادگیری این مهارت عواملی وجود دارند که با توجه به آنها، به سادگی میتوانید در برقراری ارتباط با افراد موفقتر باشید.
پیشزمینهها
توجه به پیشزمینهها به معنی یادگیری الگوهای ارتباطی است که انسان، قبل یا پس از ازدواج آنها را فراگرفته و بر روابط او با همسرش تأثیر می گذارند. محققان و روانشناسانی که در زمینه ارتباط بین زوجین فعالیت میکنند، بر این باورند که یکی از راههای شناخت مردم، مشاهده نحوه تعامل آنها با والدین و دیگر اعضا خانواده است. مشاهده نوع رفتاری که فرد جلو خانواده خود نشان میدهد، اطلاعات زیادی برای درک و پیشبینی چگونگی ارتباط او با همسرش پس از ازدواج، در اختیار ما خواهد گذاشت.
اگر فرد با خانواده خود به صورت صمیمی و صادقانه ارتباط برقرار میکند، احتمالاً پس از ازدواج نیز این فرد با همسر خود همین روش ارتباطی را پیش خواهد گرفت. به همین شکل، اگر فرد با خانواده خود مدام در تعارض و جدال باشد، احتمالاً همین الگو را رد زندگی پس از ازدواج خود پیش خواهد گرفت. نگرشها و رفتارهای افراد، معمولاً تفاوت زیادی با شجره خانوادگی آنها نخواهد داشت؛ گرچه انسان قدرت تشخیص و تغییر آن چه را در خانواده خود آموخته است، دارد. مطالعه کتابهای مفید در زمینه ارتباط، صحبتهای والدین، دوستان و مطالبی که روزانه در رسانههای اجتماعی میبینیم، همگی میتوانند در ارتباط و سازگاری زوجین تأثیر گذار باشند و مهارت های ارتباطی آنها را بهبود بخشد. البته در این میان، نقش والدین فرد و الگوهای ارتباطی که بین آنها و فرد وجود دارد نیز تأثیر ویژهای خواهد گذاشت.
تفاوتهای جنسیتی
بین نحوه و سبک برقراری ارتباط زنان و مردان، تفاوتهایی وجود دارد که با شناسایی و بررسی آنها میتوان از بروز سوءتفاهم و اختلاف، جلوگیری کرد. برخی از این تفاوتها عبارتند از:
مردان در گفتوگوها، کمتر گوش میدهند و تمرکز آنها بیشتر روی پاسخ دادن و اثبات کردن حرف خودشان است. همچنین مردان اغلب درباره خود زیاد صحبت نمیکنند و گرفتن اطلاعات درباره زندگی شخصیشان کار دشواری است؛ این در حالی است که زنان بیشتر میل به صحبت درباره زندگی و شخصیت و علاقههای خود را دارند و همین طور در موقع بحث و جدال، بیشتر گوش میکنند و منطقیتر برخورد خواهند کرد.
مردان تمایل کمتری به بیان احساسات خود دارند و مخصوصاً اگر آن حس منفی باشد، احتمال اینکه دربارهاش صحبت نکنند، بیشتر است. زنان پس از تجربه احساسات منفی، تمایل دارند درباره آنها صحبت کنند و سریعتر منبع احساس منفی خود را شناسایی کرده و از بین ببرند.
زنان برای افزایش صمیمیت و نزدیکی بین خود و همسرشان، تمایل دارند درباره اتفاقاتی که در طول روز برایشان افتاده و تک تک جزییات، با شریک زندگیشان صحبت کنند؛ اما مردان چنین تمایلی را کمتر از خود نشان میدهند و صحبت درباره جزییات را جزو مسائل کم اهمیت، خستهکننده و بیهوده میدانند، این مورد یکی از نشانههایی است که ضرورت یادگیری مهارت های ارتباطی را به ما یادآوری میکند.
مطلب پیشنهادی: مدیریت زمان و اصول و تکنیک های مدیریت زمان و برنامه ریزی
وجود اکثر این تفاوتها، ارتباطی به ویژگی زن بودن و مرد بودن ندارد؛ بلکه علت آن در تربیتی و نقش اجتماعی است که افراد از جامعه به واسطه زن بودن یا مرد بودن دریافت میکنند. مردان در جامعه به طور معمول برای رقابت، کسب قدرت و هرچه زودتر رسیدن به استقلال تربیت میشوند و در رابطه زناشویی خود نیز به دنبال قدرتمند به نظر رسیدن هستند. به همین علت همیشه سعی دارند تمام تصمیمات را خودشان بگیرند و برخلاف زنان که موفقیت خانواده را در وجود صمیمیت بین اعضا میبینند، مردان موفقیت یک خانواده را برحسب توانایی مرد خانواده در فراهم کردن زندگی راحت برای اعضا ارزیابی میکنند.
خلقیات و هیجانات
خلقیات و هیجانات افراد تأثیر زیادی بر ارتباط میگذارد. وقتی زوجین در وضعیت اخلاقی و احساسی منفی مثل عصبانیت، نگرانی، اضطراب، غم و خستگی قرار دارند، احتمال اینکه حرفها و کارهای همسرشان را به صورت منفی دریافت کنند و صحبتهای معمولی و حتی مثبت همسر را نیز به اشتباه متوجه شوند، بیشتر میشود. صداقت شرط اول داشتن یک رابطه سالم و موفق است و در این مورد نیز شخصی که روز خوبی نداشته و خلق بدی دارد، باید صادقانه به همسرش اعتراف کند و در این شرایط قطعاً همسرش او را درک خواهد کرد و آن روز تلاش میکند مهربانانهتر با او برخورد کند.
- باورها و انتظارات
انتظاراتی که زوجین از یکدیگر دارند، بسیار در نحوه برخورد آنها با یکدیگر تأثیر گذار است. به همین شکل، داشتن باورها و انتظارات غلط و غیر منطقی میتواند برهم زننده کانون خانواده باشد و سازگاری زن و شوهر با یکدیگر را تحت تأثیر قرار دهد.
در همین جهت نیز، داشتن باورهای مثبت، منطقی و واقعی درباره خود و زندگی مشترک، شادی و رضایت زیادی را به همراه خواهد داشت و داشتن باورهای منفی نیز احساس یأس، سرخوردگی و خشم را به دنبال خواهد داشت.
داشتن نگرشهای نادرست قبل از ازدواج درباره جهتی که خانواده پس از ازدواج پیش خواهد گرفت، باعث میشود فرد با نرسیدن خانواده به هدفهایی که مدنظر خودش بود، دچار نا امیدی و افسردگی شده و خود را از خانواده دور میکند. از جمله نگرشهای غلط در بین زوجین این است که “همسرم اشتباه میکند و متوجه حرفهای من نمیشود. همیشه حق با من است و آنچه من میگویم درست است”. همچنین گاهی بعضی افراد فکر میکنند شریک زندگیشان باید تمام عواطف و احساسات آنها را بداند و بدون نیاز به گفتوگو خودش متوجه شود که چه کاری لازم است انجام دهد. این نگرش کاملاً غلط است؛ همیشه توجه داشته باشید که همسر شما نمی تواند ذهن شما را بخواند و نیاز رابطه سالم و موفق، گفت و گو و برقراری ارتباط دوطرفه است و زوجین باید درصدد یادگیری مهارت های ارتباطی باشند.
طرز حرف زدن با همسر
ارتباط کلامی با همسر نیز دارای پیش نیاز ها و تکنیک های منحصر به فرد خود است. اگر در طرز حرف زدن با همسر خود موارد زیر را رعایت نمایید، موجب نفوذ بیشتر کلام شما خواهد شد.
- به همسر خود احترام بگذارید
احترام در اصل مانند حریمی است که بین زن و شوهر قرار دارد و مانع از توهین، بد دهنی و تحقیر میشود. زوجین باید همیشه در تلاش باشند که احترام و حریم بینشان از بین نرود و از بد دهنی و رفتار نادرست اجتناب کنند.
به یاد داشته باشید که تعرض همیشه به صورت جسمانی نیست و زن و شوهری که به یکدیگر کنایه میزنند یا از الفاظ رکیک برای خطاب کردن یکدیگر استفاده میکنند نیز در واقع به همسرشان تعرض کلامی کرده و ممکن است با این رفتار رابطه زناشویی را به خطر بیاندازند.
- فراگیری مهارت گوش دادن
برای فراگیری مهارتهای ارتباطی بین زوجین، یکی از مواردی که باید به آن توجه شود، مهارت خوب گوش دادن است. گاهی صبر کردن و گوش دادن به حرف همسر، میتواند جزوی از راههای برقراری ارتباط باشد.
توجه کامل به صحبتهای همسر، نوعی احترام گذاشتن و توجه کردن به او است؛ اما گوش دادن تنها کافی نیست و فرد باید علاقه لازم را به صحبتهای همسرش نشان دهد. این کار با پرسش سوال، نگاه کردن به همسر وقتی که صحبت میکند و دادن بازخورد و نشان دادن واکنش مثبت انجام میپذیرد. گوش دادن به صحبتهای همسرتان را نوعی انجام وظیفه در نظر نگیرید؛ بلکه توجه داشته باشید که این کار باید به علت علاقه شما به همسرتان انجام شود. شما با گوش دادن به حرفهای او نشان میدهید که چقدر برایش ارزش قائل هستید. از نکات مهم همسرداری همین مهارت است که فراگیری آن میتواند در زندگی زوجین تأثیر مثبتی به همراه داشته باشد.
- به همسر خود همواره اعتماد کنید
اعتماد و صداقت اهمیت یکسانی نسبت به یکدیگر دارند. باور نکردن حرفهای شریک زندگی و شک کردن به گفتههای او میتوانند دو علت داشته باشند: اول اینکه ممکن است او قبلاً به دروغ حرفی زده باشد. دوم اینکه ممکن است شما بیش از حد مشکوک و بی اعتماد باشید که در این صورت همسرتان برای پیشگیری از جدال و دعوا، مجبور به دروغ گفتن میشود و این فرآیند اشتباه همین طور ادامه پیدا خواهد کرد. یادگیری مهارتهای زندگی و مهارتهای ارتباطی، برطرف کردن این مشکلات با کمک یک مشاور مسائل خانواده قابل برطرف شدن است و نیاز به نگرانی نیست. شما با تلاش برای حل کردن مسئله به صورت فردی و بدون کمک فرد متخصص، میتوانید بیشتر این مسئله را بزرگ کرده و حل کردن آن را دشوار سازید.